زندگی نامه
در سال 1343، در روستایی به نام : «پروش» از توابع شهرستان «لنگرود» استان «گیلان» در خانوادهای که در دوران خفقان، از خانوادههای مذهبی محسوب میشد، به دنیا آمد. و از وجود دو نعمت پدر و مادر در دوران کودکی و دبستان تا چهارم ابتدائی در همان روستا بهرهمند بود. در بین خانواده که همگی مذهبی و متدّین بودند، یکی از دو برادرهای ایشان به نام مرحوم «قربان»، بسیار مشتاق آموختن مسایل دینی و مذهبی بود، ولی از اینکه به دلیل مشکلات زندگی، نتوانست به خواستهاش دست یابد، سخت ناراحت بود؛ ازاین رو با توجّه به علاقه و زمینه بسیار مساعدی که در ایشان ملاحظه میکرد، به اهل خانواده، پیشنهاد کرد که حدّاقل، من که این توفیق را نیافتم، «صاحب» را برای آموختن دروس طلبگی، به حوزه بفرستیم، که در اصل آن (طلبگی)، جملگی، اعم از پدر، مادر و برادر بزرگ که اکنون نیز در قید حیات هستند، موافقت کردند، تنها یک نظر هم این بود که پس از اخذ دیپلم برای این رشته بروند که این نظر نیز از سوی همان برادر «قربان»، به این دلیل که چون محیط امروز بسیار نامساعد است و اگر ایشان تحصیلات جدید را تا سطح دیپلم ادامه دهد، ممکن است ذوق و علاقه فعلی مورد تهدید قرار گیرد، ردّ شد. در اینکه چه کسانی در تشویق ایشان یا خانواده برای رویآوردن ایشان به دروس علمی و مذهبی نقش داشتند، باید گفت که این بیت در آن روستا، پاتوق علماء، فضلا و روحانیون معزّزی بود که برای امر تبلیغ به آنجا میآمدند؛ لذا رفتار عملی و انس آنان با خانواده از نزدیک و نیز ارتباط ایشان با آنها، نه فقط این شوق را در ایشان، بلکه در مجموع خانواده، به ویژه در برادر بزرگتر از خودش (قربان) ایجاد کرد، تا جایی که بحمدالله این تشویقها و این انسها، منجر به یک تصمیم جدّی شد که مایه خیر و برکت الهی در دنیا و آخرت شد. البته ناگفته نماند، از بین روحانیونی که به این بیت رفت و آمد داشتند، یکی از آنها به نام حاج آقای رضائی (که اکنون پدر عیال ایشان میباشند)، نقش فوقالعادهای داشت؛ زیرا ایشان نه تنها در ایّام تبلیغ، بلکه بهطور مستمر با خانواده، در ارتباط بودند، تا جائی که در آن زمان، ایشان هر هفته از راه دور، برای ذکر مصایب اهلبیت در شبهای جمعه، به آن بیت دعوت میشدند؛ ازاینرو این ارتباط مستمر ایشان، و نیز تشویقهای پیدرپی ایشان نسبت به نماز و عبادت و روی آوردن به دروس علمی و حوزوی، در بین نقش سایر عزیزان برجستهتر و بهتر و بیشتر بوده است.
آغاز دروس حوزوی
ایشان پس از اخذ مدرک چهارم ابتدایی، به حوزه علمیه صاحب الزمان (عج) لنگرود برای شروع دروس دینی در سال 1353، رفتند و تا چهار سال تمام در این مدرسه مشغول درس و همزمان تدریس در سطحی که خوانده بودند مشغول بودند و در 17شهریور سال 1357، همزمان با جنایت رژیم پهلوی در جمعه سیاه در میدان ژاله سابق تهران و میدان شهدای فعلی، با نهایت سختی، وارد «حوزه علمیه قم» شدند.
اسـاتـیـد
در لنگرود، نزد مرحوم آیتالله حاج شیخ علیرضا ممجّد، حدود چهار سال دروس پایه و بعداً پس از مراجعه به قم، در ایّام تعطیلی و مأموریتهای تبلیغی در آن دیار، دروس سطح را نزد ایشان خواندند؛ وی استاد برجسته و متبّحری بودند و نسبت به ایشان نیز، با توجّه به ویژگیهایی که ملاحظه کرده بودند، علاقه خاصی داشت. تلاش این استاد نیز، نسبت به ایشان، تلاش ویژهای بود. که بعدها، در مورد این استاد، ایشان، مصاحبهای با رادیو گیلان در سالهای گذشته انجام دادند که اکنون در برخی از سایتها، موجود است. همچنین در قم نزد آقایان: صلواتی، نیکونام، عالمی، شوشتری، استادی، جلال طاهر شمس، مرحوم آیتالله مشکینی، آیتالله جوادی آملی، آیتالله منتظری، مرحوم آیتالله ستوده، مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله شبزندهدار، آیتالله مصباح یزدی، آقای فیاض، آیتالله وحید خراسانی، آقای سیّدی، مرحوم آیتالله تهرانی، مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای، آیتالله مظاهری، آیتالله شاهرودی (رئیس قوه قضائیه)، آیتالله مرحوم سید محمد شیرازی، مرحوم آیتالله وجدانی، آقای شمّاعی و... سالهاست که تلمّذ کردهاند و دروسی که نزد مجموع این بزرگواران طی شده عبارتند از: فقه و اصول سطح و خارج و تفسیر، اخلاق، فلسفه، اقتصاد، کلام، ادیان و... .